Dienstag, 19. Oktober 2010

زبان و قدرت

آ.ائلیار

زبان و قدرت


کتابها ، مقالات سایتها و کامنتهای بسیار زیادی مسئله حل «زبان» را در جامعه کثیرالمله ایران مورد بجث و بررسی قرار داده اند. محتوای آنها را میتوان به عناوین زیر تلخیص کرد:
۱- تاریخ
۲- زبانشناسی
۳- سیاست
استناد به تاریخ و زبانشناسی وقتی معتبر و قابل اتکا ست که " بیطرفانه" باشد. و آنها هم بیطرفانه و علمی و دقیق نوشته شده باشند. متأسفانه نه نویسندگان به این امر توجه کرده اند و نه پیام نویسان این اصل اساسی دانش را رعایت نموده اند. بدون بیطرفی علمی "متن" فاقد ارزش و اعتبار است و بجای کمک به حل مسئله به دهها مشکل غیر قابل حل فرامیروید که رهایی از آنها ممکن نیست. اساساً هیچ منبع و سندی در این زمینه قابل اعتماد نیست. چرا که وقتی سیاست مطرح میشود دیگر بیطرفی از بین میرود و حفظ آن غیر ممکن است.
پس اجازه بدهید حرمت دانش را نگهداریم و متد نادرستی هم در رابطه با آن به کار نبریم.
بهتر است مسئله "زبان" را در سیاست مورد توجه قرار بدهیم که اشخاص با توجه به مقوله " نفع" با آن بر خورد کنند، و شفاف، سود خود را در نظر گیرند. نه خود را فریب دهند و نه دیگری را.
اینجا عاملین ذینفع اینها هستند:
۱- من
۲- تو
۳- او (خارج)
ایده آل آنست که با خارج قطع ارتباط کنیم و مسئله را بین خود حل نماییم. اما اینکار در دنیای امروز ممکن نیست و غیر عملی ست. نمیتوان خود را ایزوله کرد و در انزوا قرار داد. خواه ناخواه پای او در میان است و سودش را میجوید. راه حل چیست؟
-وجود او را در حد مجاز یعنی مطابق معیار های استاندارد جهانی و بشری بپذیریم و محدودش کنیم. اینکار ممکن و عملی ست.
و اما سود من و تو در این مسئله (زبان):
موضوع زبان پیوند دارد با قدرت، فرهنگ و اقتصاد. یعنی در این سه چوبه قابل حل است. نام دیگر این سه گوشه " حکومت" است.
برای آن، سه فرم و محتوای مثبت - ایده آل-در نظر گیریم :
۱- فدرال . ۲- غیر فدرال. ۳- سوسیالیستی ؛ که هرسه دارای محتوای "دموکراتیک و عدالت اجتماعی نسبی " میباشند.
در تئوری، حکومت میتواند بر پایه سیستم سرمایه داری و غیر سرمایه داری قرارگیرد.
آنچه تا بحال بشر توانسته بسازد سیستم سرمایه داری بوده است. سیستم غیر سرمایه داری-سوسیالیستی- متأسفانه هنوز که هنوز است موجودیت عینی پیدا نکرده تا شاهدش باشیم. اما آنان که این راه را درست میدانند میتوانند برای آن بکوشند.
پس میتوان گفت ما با این فرمها -به صورت رئال-روبرو هستیم:
۱- حکومت فدرال بر پایه سیستم سرمایه داری با محتوای دموکراتیک و عدالت اجتماعی.
۲- حکومت غیر فدرال برپایه سیستم سرمایه داری با محتوای دموکراتیک و عدالت اجتماعی
۳- حکومت سوسیالیستی برپایه سیستم غیر سرمایه داری با محتوای دموکراتیک و عدالت اجتماعی
اینجا میتوان انتخاب کرد نفع شخص ( قدرت ، اقتصاد، فرهنگ « زبان») در کدام نوع از حکومت بهتر تأمین میشود.
حکومت را میتوان در رابطه:
- " اتحاد" با دیگران
- یا "جدا " از دیگران یعنی در " اسقلال کامل" ، برگزید.
منافع را توسط قدرت حفظ میکنند. بدینجهت ضروریست که قدرت تقسیم شود تا همه بتوانند منافع خود را حفظ کنند. اعتماد خوبست ولی تقسیم قدرت مطمئن تره.
ما در روند "انتخاب" ، با دو عامل «آزادی» و «اجبار» سرو کار داریم. یا باید در رابطه با دیگری آزادی را بپذیریم و او را آزاد بگذاریم که راهش راانتخاب کند و یا باید اجبار را برگزینیم و او را با " زور" وادار کنیم که اتحاد را بپذیرد، و در صورت عدم قبول، حل مشکل را به دست " خشونت" بسپاریم.
من شخصاً "آزادی" را انتخاب کرده ام. چرا که مخالف خشونتم. ولی آنان که "اجبار" را برگزیده اند و یا بر میگزینند روشن است که باید پاسخ گوی عواقب اعمال خشونت آمیز خود باشند.
پس مسئله زبان، در حکومت، با حکومت، و در فرم آن ، در اتحاد با دیگری و یا مستقل از دیگری، بر اساس منافع فردی و یا منافع مشترک، حل میشود. نه با دست اندازی مغرضانه به علوم تاریخ و زبانشناسی.
مشکل زبان و فرهنگ با حل مسئله حکومت، و فرم آن یعنی با حفظ منافع طرفین از طریق تقسیم قدرت سیاسی قابل حل است. به عبارت دیگر:
راه رفع مشکلات فرهنگی در ایران از راه تقسیم قدرت سیاسی میگذرد.
نه از کوره راههای تاریخی و زبانشناسی مغرضانه.
تکلیف فرم و محتوای حکومت را میتوان از راه رأی گیری و رفرا ندوم یعنی به روش " انتخابی" تعیین کرد. و همین طور مسئله اتحاد و استقلال را.
نیاز به هیج گونه خشونتی نیست. ما تنها نیاز به " آگاهی" داریم. آگاهی عمیق و وسیع و انسانی.
به امید حل مشکلات با صلح و دوستی و مسالمت.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen